چالش انتخابی دوباره دردسرساز شد، محمدی بر سر دو راهی
به گزارش مجله گذر عمر، به گزارش خبرنگاران، از همان روزی که بحث تدوین چرخه انتخابی تیم های ملی تا بازی های المپیک در برنامه های فدراسیون کشتی مطرح شد، بسیاری از کارشناسان و پیشکسوتان گوش شکسته حدس می زدند، آتش زیر خاکستر کشتی دوباره در حال بیرون آمدن و زبانه کشیدن است.
فرایند انتخابی تیم های ملی کشتی سالهاست به پاشنه آشیل متولیان کشتی و سرمربیان تیم های ملی تبدیل شده و گویی طلسم قانونمندی رقابتهای انتخابی هیچگاه شکستنی نیست.
به هر حال این بحث بحران ساز، این بار در فدراسیون کشتی تحت مدیریت علیرضا دبیر هم آغاز شده اما هنوز الفبای آن به درستی در کنار هم چیده نشده بود که نارضایتی سرمربی کشتی آزاد و سکوت معنادار سرمربی کشتی فرنگی را در پی داشته است.
فرایند رقابتهای انتخابی از زمان ریاست رسول خادم در فدراسیون کشتی در برنامه های مدون این رشته گنجانده شد، اما هیچگاه به درستی در تیم های ملی کشتی به باروری و قانونمندی قاطع نرسید. در آن زمان رسول خادم به عنوان سرمربی تیم ملی کشتی آزاد، تاوان سنگینی برای اجرای فرایند انتخابی پس داد و در مقابل، محمد بنا هم بارها در طول آن سالیان ثابت کرد اعتقاد چندانی به بحث انتخابی ندارد!
حالا تاریخ در حال تکرار شدن است، اما با این تفاوت که اکنون غلامرضا محمدی سکاندار تیم ملی کشتی آزاد است و محمد بنا همچنان مثل آن سال ها در رأس امور تیم کشتی فرنگی. البته بحث محمد بنا و سیاست های او کاملاً واضح و روشن است و نمی توان امید زیادی به تبعیت او از چرخه انتخابی تیم ملی داشت. محمد بنا با تکیه بر رزومه ای پر فراز و نشیب اما پیروز، بارها در تصمیمات مهم و سرنوشت ساز نشان داده اعتقادی به فرایند انتخابی ندارد و همواره با انتصاب دست به چیدمان ترکیب تیم ملی می زند.
در این شرایط غلامرضا محمدی می ماند و تیم ملی کشتی آزاد که هنوز تعیین نیست او هم کاملاً از چرخه انتخابی مورد نظر فدراسیون کشتی تبعیت خواهد کرد یا خیر؟ به خصوص اینکه محمدی در نشست اخیر بررسی چرخه انتخابی تیم ملی نتوانست با سیاست های رئیس فدراسیون و انستیتو کشتی همسو باشد و ترجیح داد نشست مذکور را نیمه کاره رها کند و تا حدی نظراتش را با ترک جلسه آشکار ساخت.
سر مربی تیم ملی کشتی آزاد هم اکنون در شرایط خاصی قرار گرفته و دو راه پیش رو دارد. راه اول اینکه به هر قیمتی تا بازی های المپیک سال آینده تحمل کند و بماند و برای رسیدن به هدفش یعنی حضور در المپیک بجنگد. راه دوم هم اینکه سودای المپیک و عطای سرمربیگری در این آوردگاه بزرگ را به لقایش ببخشد و اگر به تفاهم با فدراسیون کشتی و برنامه هایش نرسید، با احترام از این عرصه کناره گیری کند.
هیچکس منکر افتخارات و توانمندی و تجربیات گرانبهای غلامرضا محمدی در عرصه سرمربیگری نیست، اما او حالا بر سر دوراهی سخت و سرنوشت سازی قرار گرفته که یا باید برای رسیدن به المپیک، هر چیزی را تحمل کند و دم نزند و یا همچنان با اقتدار بر خواسته هایش پافشاری کرده و اختیارات مدیریتی اش را حفظ کند.
با این حساب، اگر محمدی راه اول را انتخاب کند باید در طول این 16 ماه باقیمانده تا المپیک، تاب و توان اجرای بی چون و چرای برنامه های فدراسیون کشتی و چرخه انتخابی را هم داشته باشد. اگر هم راه دوم را انتخاب کند باید در این ایام که هنوز هیچ دستورالعملی به او ابلاغ نشده، برای ماندن یا رفتنش تصمیم گیری کند.
نکته قابل تأمل اینجاست، غلامرضا محمدی مثل تمامی اهالی کشتی به خوبی این حقیقت را می داند که چندین گزینه شناخته شده و مورد وثوق فدراسیون کشتی، مدتهاست آماده جانشینی او هستند و هیچ بعید نیست این اتفاق در آستانه المپیک و در یکقدمی رسیدن محمدی به هدفش رخ دهد. پس بهتر است این مربی باتجربه و میدان دیده، بهترین تصمیم را برای ادامه همکاری با فدراسیون کشتی اتخاذ کند و تا رزومه کاری او همچنان باعزت و افتخار باقی بماند.
منبع: خبرگزاری مهر